محل تبلیغات شما



چون تو دلاوری را دیگر ندیده دنیا

نامت به عشق و مردی بخشیده است معنا

 

مردی و مرد زاده،شایسته است باشی

هم وارث شجاعت،هم ذوالفقار مولا

 

تاریخ را زبانزد شد،شورِ غرّشِ تو

در حلقه شغالان،ای شیر مردِ تنها!

 

تنها برای خوبان شایسته است این که

بخشد خدای رحمان،چون تو برادری را

 

بگذار تا سپاه ظلمت،بلرزد از ترس

وقتی به جنگ،ماهی چون تو شود مهیّا

 

کو‌ آن دلی که در آن،نام تو اَبَر مرد!

هر بار عاشقانه شوری نکرده بر پا؟

 

هم غیرت و وفا،هم ایثار و راد مردی

همواره از طنینِ نامِ تو گشته احیا

 

بس دست ها گرفته،بس عقده ها گشوده

در دشتِ آتش و خون دستی که ماند بر جا

 

زان مَشکِ تیر خورده نوشانده ای همیشه

صدها فرات عشق و آزادگی به دل ها

 

هانیه خیری


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عربی کنکور صدرا آذری